943
بازديد

زه کشی

زه کشی

 

دید کلی

آب جاری یا آبی که از چشمه‌ها خارج می‌شود، نباید از روی یک ناحیه ناپایدار حرکت کند. وجود آب در سطح دامنه ، علاوه بر نقش فرسایشی ، به راحتی می‌تواند به داخل دامنه نفوذ کرده و به سرعت بر ناپایداری آن بیافزاید. دور نمودن آب از سطح دامنه و جلوگیری از نفوذ آن ، مخصوصا در مورد دامنه‌هایی که بطور بالقوه ناپایدارند، از مهمترین روشهای مهندسی دستیابی به پایداری است.

انواع روکشهای زهکشی آبهای سطحی

شبکه زهکشی بسطی

برای آنکه آب به داخل دامنه نفوذ نکند باید ترتیبی داد تا هرچه زودتر سطح دامنه را ترک گوید. احداث آبروهای مناسب در سطح دامنه ، یا در روی پلکانها ، یکی از مهمترین تمهیدات در این مورد است. این آبروها باید ضمن دارا بودن گنجایش و شیب کافی ، بسترشان نیز غیر قابل نفوذ باشد. برای جلوگیری از تخریب و پر شدن این جویها در طول زمان ، می‌توان آنها را با قطعات سنگ پر نمود.

این روش در مورد دامنه‌های خاکی یا دامنه‌های متشکل از سنگهای تجزیه شده ، مفید واقع می‌شود و می‌تواند علاوه بر پیشگیری ، در مراحل اولیه حرکت دامنه نیز نقش ترمیمی داشته باشد. نقش مهم دیگر شبکه زهکشی سطحی جلوگیری از فرسایش سطح دامنه توسط آبهای جاری است.

مسدود کردن شکافها

ترکها و شکافهای سطحی محلهای مناسبی را برای نفوذ آب به داخل دامنه فراهم می‌کند. وجود این شکافها ، مخصوصا در مراحل آغازین توسعه یک ناپایداری جدید ، مشکل آفرینتر می‌شود. پر کردن این شکافها توسط مواد غیر قابل نفوذی مثل رس ، بتن یا مواد نفتی می‌تواند تا حدود زیادی از انباشته شدنآب و نفوذ آن به داخل دامنه جلوگیری کند. این روش هم در مورد دامنه‌های خاکی و هم سنگی قابل اجراست و می‌تواند هم در پیشگیری بکار رود و هم در مراحل اولیه ایجاد یک زمین لغره ، پیشرفت آن را کند یا متوقف نماید.

غیر قابل نفوذ کردن بخش دامنه یکی از رایجترین روشهای غیر قابل نفوذ کردن سطح زمین ، پاشیدن مواد نفتی (مالج) به سطح دامنه است. مالج به انواعی از مواد نفتی سنگین مایع اطلاق می‌شود که معمولا جزء محصولات زاید پالایشگاه یا کارخانه‌های پتروشیمی است. این روش ضمن جلوگیری از نفوذ آب به داخل دامنه ، با چسباندن ذرات خاک به یکدیگر ، سطح دامنه را در برابر آثار فرسایشی باد و تا حدی آبجاری محفوظ نگاه می‌دارد.

انواع روشهای زهکشی آبهای داخل دامنه با وجود کوششی که برای جلوگیری از نفوذ آب به داخل دامنه صورت می‌گیرد باز هم ممکن است قسمتی از آبها از سطح دامنه نفوذ از محلی دورتر توسط آب زیرزمینی به داخل دامنه حمل شود. این آبها قبل از هر چیز با افزودن به وزن نیروهای رانشی را زیاد می‌کنند.

زهکشی ثقلی افقی

ایجاد زهکشهای تقریبا افقی می‌تواند نقش موثری در کاهش فشار آب داخل دامنه‌های سنگی و خاکی داشته باشد. از اینرو می‌توان از این روش هم برای پیشگیری از حرکت و هم جلوگیری از تحرک یک زمین لغزه در حال تشکیل استفاده کرد. به این منظور در بخشهای پایینی دامنه افقی ، با شیب ناچیزی به سمت خارج برای ایجاد جریان ثقلی آب ، حفر می‌شود.

گالریهای زهکش

حفر نقب یا گالریهای زهکش در دامنه‌های سنگی و خاکی ، مخصوصا در جاهایی که زهکشی عمیق بخشهای داخلی دامنه مورد نظر است، مفید واقع می‌شود. چنین گالریهایی می‌توانند هم نقش پیش گیرنده داشته و هم در مراحل اولیه حرکت دامنه جهت جلوگیری از حرکات بیشتر آن بکار روند. کارایی گالریهای زهکش را می‌توان با حفر گمانه‌های شعاعی از داخل گالری افزایش داد.

زهکش ثقلی قایم

این نوع زهکشی بیش از همه برای تخلیه آب سفره‌های معلق که بر روی یک بخش غیر قابل نفوذ تشکیل شده و در زیر آن لایه‌های نفوذپذیر و بازکشی آزاد وجود دارد، بکار برده می‌شود.

پمپاژ

حفر چاههای عمیق و پمپاژ آنها می‌تواند بطور موقت در بهبود وضعیت دامنه ناپایدار موثر باشد. این روش عمدتا در مورد دامنه‌های سنگی بکار می‌رود.

زهکشهای فشار شکن

حفر چاه ، چاهک یا خندق (تراشه) در پای دامنه ، برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار آب و بالا راندگیهای ناشی از آن در بخشهای مجاور پای دامنه ، اغلب مفید واقع می‌شود. این روش منحصرا در مورد دامنه‌های خاکی و معمولا در مجاورت دامنه پایاب سدهای خاکی ایجاد می‌شود.

خندق در بالای خاکریز

این روش ، در مورد دامنه‌های خاکی حفاری شده و یا خاکریزها ، مخصوصا خاکریزهایی که در دامنه ایجاد می‌شود، به کارگرفته می‌شود و علاوه بر پیشگیری از تفرش می‌تواند در مراحل اولیه ناپایداری نقش ترمیمی نیز داشته باشد.

زهکش ورقه‌ای

این روش ، همانگونه که از نام آن پیداست، به صورت یک لایه زهکش عمل می‌کند. در خاکریزها ، مخصوصا خاکریزهایی که در دامنه ایجاد می‌شود، وجود لایه‌ای از مواد نفوذپذیر در زیر خاکریز ، ضمن زهکشی آبهای محلی دامنه و داخل خاکریز ، از افزایش بیش از حد فشار آب در خاکریز ، جلوگیری به عمل می‌آورد.

الکترواسمز

این روش عمدتا در دامنه‌های خاکی که از لای درست شده باشند بکار گرفته می‌شود و ضمن تسهیل تخلیه آب بر مقاومت خاک می‌افزاید. به این منظور الکترودهایی را در عمقی که مایلیم آب آن تخلیه شود، قرار می‌دهیم و جریان مستقیم به آنها وصل می‌کنیم. جریان باعث می‌گردد که آب بین ذره‌ای از قطب مثبت به سمت قطب منفی حرکت کرده و در آنجا توسط پمپاژ به خارج هدایت شود.

مواد شیمیایی

مواد شمیایی عمدتا در مورد دامنه‌های خاکی رسی بکار گرفته شده و وظیفه اصلی آنها بالا بردن مقاومت رسوبهاست. این روش می‌تواند به عنوان پیشگیری ، یا در مراحل اولیه ناپایداری ، به منظور تصحیح و ترمیم بکار رود.

 

وبسایت نخصصی رضا هاشمی

682
بازديد

راه های افزایش بازدهی آبیاری در کشاورزی

اقليم آب و هوايي در ايران متنوع بوده و داراي آب و هوايي متفاوت در نقاط مختلف است . به طوريكه در نقاط خشك و گرم - كه وسعت زيادي از كشور را تشكيل مي دهد - در فصل تابستان درجه حرارت از 34 تا 50 درجه سانتيگراد (93 تا 122 درجه فارنهايت) متغير است و بارندگيها نيز در قسمت اعظم كشور كه جزو مناطق خشك و نيمه خشك مي باشد ، محدود به دوره كوتاه زمستان و اوايل بهار آن هم به ميزان كم است در نقاط ديگر مانند قسمت شمالي كوههاي البرز داراي باران نسبتاً كافي براي كشاورزي مي باشد . در قسمت شمالي فلات مركزي ايران متوسط بارندگي ساليانه حدود 220 ميلي متر است . در حاليكه اين مقدار در قسمت جنوبي و جنوب شرقي به حدود 120 ميلي متر تقليل مي يابد. به عنوان مثال از مساحت كل كشور حدود 13 درصد كمتر از 100 ميلي متر بارندگي و 61 درصد بين 100 تا 250 ميلي متر و 17 درصد بين 250 تا 500 ميلي متر و 8 درصد بين 500 تا 1000 ميلي متر و يك درصد بيش از 1000 ميلي متر بارندگي دارند . پس در كشور ما تقريباً سه اقليم آب و هوايي غالب وجود دارد كه قسمت اعظم آن به وسعت 74 درصد يعني سه چهارم مساحت آن داراي اختصاصات آب و هوايي خشك و نيمه خشك با بارندگي كمتر از 250 ميليمتر و قسمت ديگر به وسعت 17 درصد داراي بارندگي نسبتاً متوسط بين 250 تا 500 ميلي متر جزو مناطق معتدل است و بقيه مساحت آن حدود 9 درصد با بارندگي بيش از 500 ميلي متر جزو مناطق مرطوب ايران محسوب مي شود .

پس شرايط جوي و ميزان بارندگي ايجاب مي نمايد كه در بخش وسيعي از مملكت ، براي كشت انواع محصولات زراعي آبياري انجام شود و به لحاظ همين اختلاف در اقليم هاي آب و هوايي، شيوه هاي كشت و انواع آنها و همچنين نوع آبياري با يكديگر فرق دارند. مثلاً در مازندران بيشتر نوع كشت شالي است و بيشتر منابع آب قابل استحصال اين منطقه براي آبياري شاليزارها به كار گرفته مي شود و تنها روشآبياري براي شالي ،كرتي با استغراق دائم زمين مي باشد . لذا براي بالابردن بازدهي آبياري بايد عواملي مانند ميزان تعرق گياه ، تبخير از سطح آزاد ، ميزان استغراق گياه و سرازيرشدن آب از مزرعه ، فرونشست عمقي آب در خاك نفوذ عمودي و نفوذ افقي و بالاخره تلفات انتقال آب تا آبگير مزرعه و شبكه توزيع مربوط به آن را مشخص نمود .

لذا براي افزايش بازدهي آبياري اقداماتي به شرح زير ضروري است :

1. قطعه بندي و تسطيح اراضي و بهبود شيب اراضي با ماشين آلات و وسايل تسطيح ، همچنين بايد از كشت شالي در اراضي شيبدار و دامنه كوهها و همچنين سواحل دريا به دليل پرت زياد آب تا زماني كه اراضي مرغوب قابل كشت در دشت وجود دارد ،جلوگيري شود .

2. پوشش كانالهاي آبرساني و انهار در مناطقي كه افت در مسير آبرساني مشهود است .

3. كم نمودن نفوذ پذيري خاك بستر در صورتي كه نوع خاك سبك و دانه درشت باشد با افزايش رس و تحكيم آن ، در صورتي كه امكان پوشش بتوني به دليل هزينه زياد مقدور نباشد .

4. از بين بردن پيچ و خمهاي كاناهاي سنتي و لايروبي انهار و پاك كردن عوامل كند كننده سرعت نظير : خارو خاشاك و علفهاي هرز و همچنين لايروبي و بهسازي شبكه زهكشها و اصلاح آب بندانها با بالابردن حجم ذخيره اي آنها

5. احداث بندها و دريچه هاي تقسيم و بندهاي گابيوني با نصب دريچه و مقسم و اشل اندازه گيري .

6. ايجاد انگيزه براي بالابردن بازدهي آبياري در كشاورزان .

7. اصلاح و تغيير روشهاي آبياري سنتي به سيستم آبياري تحت فشار براي ساير محصولات كشاورزي .

8. تهيه و تدوين برنامه گردش آب و اعمال مديريت بهينه توزيع در بهره برداري از تأسيسات مربوطه . چون بر خلاف روش آبياري تحت فشار ، سيستمهاي آبياري سطحي مستلزم يك كار مديريتي و نظارت دقيق در توزيع صحيح است تا يك كار سرمايه گذاري . هرچند كشاورزان با اين روش به تجربه آشنايي دارند ليكن پيشرفتهاي علمي و انتقال دانش فني در زمينه بالابردن بازدهي آبياري به كشاورزان انتقال نيافته است .

9. تدوين برنامه و اجراي طرح جامع آموزش و ترويج كشاورزي .

1-9 - مشخص نمودن نوع و بافت خاك هر منطقه و ميزان نفوذ پذيري آن .

2-9 - مقدار آب مود نياز براي هر هكتار و كيفيت آن در منطقه جهت هر نوع گياه .

3-9- نياز آبي گياه در طي مراحل رشد و مشخص نمودن فواصل زمان آبياري براي هرگياه با توجه به آب و هواي هر منطقه .

4-9- مشخص نمودن انواع گياهان قابل كشت ( الگوي كشت) در هر منطقه با توجه به شرايط اقليمي وآب و خاك .

5-9- رعايت الگوي كشت توسط كشاورزان و تضمين خريد و فروش اين محصولات توسط ارگانهاي ذيربط دولتي .;)

 

 

 

وبسایت نخصصی رضا هاشمی

830
بازديد

آیا سدها اثرات منفی هم دارند؟

آیا سدها اثرات منفی هم دارند؟

 نه تنها تالاب‌ها و درياچه‌ها (مثلاً درياچه‌ی اروميه) با سدسازی بر روی رودخانه‌های ورودی، شورتر می‌شوند و رو به زوال می‌روند، بلكه حتی گاه درياها نيز دچار مشكل می‌شوند: كم شدن آب شيرين ورودی به خليج فارس ـ در كنار ديگر عوامل ـ سبب شورتر و آلوده‌تر شدن آب اين دريا و در نتيجه، كم شدن جمعيت ماهيان و آسيب‌ديدن زندگی مردمی كه وابسته به صيد هستند، شده است. سدها از نظر طول عمر مفيد و پايداری در بهره‌سانی به جوامع انسانی، در قياس با روش‌های ديگر بهره‌برداری از آب، فايده‌ی كم‌تری دارند. استفاده از آب در امتداد رودخانه‌ها، و در پايين‌ترين بخش‌های آن (مصب‌ها، تالاب‌ها، خورها) يا پخش سيلاب‌ها در دشت و هدايت اين آب‌ها به سفره‌های زيرزمينی (آب‌خوان داری‌) كه شيوه‌های ديرينه‌ی بهره‌برداری از آب شيرين هستند، در كنار ارتقای روش‌های آبياری و صرفه‌جويی، می‌تواند شكل پايدارتری را از زيست هماهنگ با محيط براي انسان رقم زند.

 

عمر مفيد سدها معمولاً زير صد سال است، اما رودها، تالاب‌ها و سفره‌های زيرزمينی، عمر هزاران ساله دارند. در ايران كه فرسايش خاك، به دليل نابودی پوشش گياهی مرتعی و جنگلی، بسيار بالا است، عمر مفيد سدها به دليل انباشته شدن رسوب، حتی كم‌تر از آن چيزی است كه سازندگان آنها پيش‌بينی كرده‌اند. مثلاً برای سد سفيدرود، يك عمر هشتاد ساله با ظرفيت 8/1 ميليارد مترمكعب پيش‌بينی شده بود، اما پس از چهل سال، حدود 600 ميليون مترمكعب از حجم آن/يعنی به اندازه‌ی سه برابر حجم سد اميركبير) انباشته از گل و لای شده است. مقام‌های رسمی مسئول در بخش كشاورزی و آبياری كشور (در برآوردی كه خوش‌بينانه به نظر می‌رسد) می‌گويند كه سالانه در حدود يك درصد از حجم مخازن سدها با رسوب پر می‌شود. با اين حساب، با در نظر داشتن تعداد سدهای كشور، می‌توان گفت كه فقط با جلوگيری از فرسايش خاك و احيای جنگل‌ها و مراتع كشور، درواقع هر سال به اندازه‌ی يك يا دو سد به ذخيره‌ی آبی خود كمك خواهيم كرد. تازه، اين به جز كمكی است كه پوشش گياهی، به جذب آب در خاك و افزايش رطوبت محيط، می‌كند. سدها، مشكلات ديگري هم می‌سازند: به گفته‌ي مديركل امور عشايری خوزستان، آب‌گيري سد كارون 3 درياچه‌اي به طول 60 كيلومتر به وجود آورده كه نتيجه‌ی آن زير آب رفتن هزاران هكتار اراضی كشاورزی، مراتع و خانه‌های مردم بوده است، و در طراحی اين سد هيچ فكری برای مالكان عرفی منطقه نشده است (ميراث خبر 12/5/84). با از ميان رفتن مراتع و جنگل‌هايی كه به زير آب می‌روند، فشار بهره‌برداران اين نواحی، به نقاط ديگر منتقل می‌شود، يا دام‌داران و كشاورزان اين مناطق، به حاشيه‌نشين شهرها بدل می‌شوند. در ايران، تا يكی دو سال اخير، در برنامه‌های سدسازی هيچ توجهی به ميراث فرهنگی و محوطه‌های تاريخی كه به زير آب می‌روند، نشده است. با آب‌گيری سد كارون 3 بسياری از آثار باستانی ايذه، از جمله كاروانسرای 700 ساله‌ی خار سياه دون (و بی‌شمار آثار ناشناخته و كم شناخته شده‌ي ديگر) به زير آب رفتند. در پروژه‌ی سد سيوند هم آثار بسياری می‌رفت كه به كلی نابود شود، اما توجه سازمان‌های غيردولتی و مطبوعات به موضوع (با توجه به نزديك بودن محل پروژه به آثار بی‌نظير تخت جمشيد و پاسارگاد) توانسته آب‌گيری سد را به تاخير اندازد تا شايد گروه‌های پژوهشی بتوانند بخشی از ميراث منطقه را نجات دهند. اما در ده‌ها برنامه‌ی سدسازی ديگر هيچ برنامه‌ی شناسايی آثار تاريخی و عمليات نجات‌بخشی ميراث فرهنگی انجام نشده است. در آذربايجان، در جريان عمليات ساخت سد سهند پل ايلخانی گوچينلو تخريب شده و 9 محوطه‌ی باستانی در خطر غرق شدن است، در خوزستان، سد رامهرمز باعث نابودی سد باستانی جره خواهد شد؛ در فارس، سد ملاصدرا محوطه‌های باستانی مطالعه نشده‌ای را به زير آب برده يا خواهد برد  

از عوارض ديگر سدسازی، تخريب گسترده‌ای دامنه‌های كوهستانی در جريان خاك‌برداری و جاده‌سازی و احداث تاسيسات ديگر است. نمونه‌ي كوچك اما بارز در اين زمينه، پروژه‌ی سد و نيروگاه سياه‌بيشه در جاده‌ی چالوس است. در اين پروژه، در چند كيلومتر از امتداد جاده، می‌توان شيب‌های سابقاً جنگلی و مرتعی را ديد كه به كلی مخروبه و مبدل به دامنه‌های پوشيده از خاك سست و بی‌گياه شده است. سدها، مسير مهاجرت پاره‌اي از ماهيان را كه براي تخم‌ريزي از دريا به رودخانه می‌آيند، مي‌بندند و به اين ترتيب نسل آنها را رو به انقراض می‌برند. همچنين، اكوسيستم پايين دست سد به علت كم شدن يا قطع جريان آب، ونيز به دليل باز كردن گاه به گاه دريچه‌های زيرين سد (براي رسوب‌زدايی) به شدت آسيب می‌بيند

 

خلاصه آن كه برنامه‌های سدسازی، از فعاليت‌هايی‌هستند كه محيط زيست را به شدت تحت تاثير قرار می‌دهند. مطالعه‌ی بوم‌شناختی همه جانبه، در نظر گرفتن منافع بهره‌برادران سنتی مسير رودخانه، توجه به منافع اقتصادی درازمدت به جای پاسخ دادن به نيازهای فوری يك منطقه، نظرخواهی از سازمان‌های زيست محيطی پيش از شروع پروژه، و باز گذاردن راه دسترسی به اسناد ارزيابی زيست محيطی طرح برای سازمان‌های غيردولتی، می‌تواند اثرات منفی سدسازی را به حداقل برساند

 

وبسایت نخصصی رضا هاشمی

801
بازديد

سيستم آب كشت

سيستم آب كشت روميزي كه مجهز به هواساز است و داراي بهترين شرايط براي تطبيق پذيري در انتقال گياهان از محيط كنترل شده آزمايشگاه به گلدان است، براي نخستين بار در ايران و در موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه بذر چغندر قند كرج، طراحي و ساخته شد.

به منظور آگاهي از جزئيات اين سيستم و طريقه كار آن خبرنگار ايانا گفت و گويي با مهندس نسرين ياوري مجري پروژه و عضو هيات علمي موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه بذر چغندرقند انجام داده است كه مي خوانيم.

سيستم آب كشت چيست و به چه منظوري ابداع شد؟

براي اجراي برنامه كشت بافت گياهي، توليد گياهان در ظروف شيشه اي و پلاستيكي در ابعاد گوناگون انجام مي شود. رطوبت نسبي هوا در ظروف معمولا به 100 درصد مي رسد شرايط نوري و تبادل گازي محدود و تامين مواد معدني و آلي مورد نياز رشد بافت از طريق محيط غذايي، ريز گياهچه هاي توليد شده را قادر به انجام فتوسنتز نمي كند.

حساس ترين مرحله ريز ازدياد كلوني گياهان به روش كشت درون شيشه اي شامل خروج ريز گياهچه ها از محيط ظروف كشت و تطبيق با شرايط رشد فعال در محيط خارج از شيشه است، كه معمولا به دليل يكسان نبودن شرايط درون شيشه و محيط گلدان و حساس بودن گياهچه ها، تعداد زيادي از گياهچه ها از بين مي رفتند، اما سيستم آب كشت براي تطبيق پذيري در انتقالگياهان به محيط گلدان، بهترين شرايط را فراهم مي كند تا ريز گياهچه ها به واسطه تامين آببراي توليد

ريشه هاي جديد، نور، رطوبت نسبي كافي و يكنواخت، توانايي رشد «فتواتوتروفيك» را بدون هيچگونه ضايعات بازيابد بطوريكه گياهاني كه بدين روش به گلدان منتقل مي شوند كمتر از 5 درصد ضايعات دارند.

روش كار اين دستگاه چگونه است؟

گياهچه هاي كامل (ريشه دار) به كمك پنس از داخل ظروف كشت خارج مي شوند و براي حذف آگار باقيمانده، ريشه ها را با آب به آرامي شستشو مي دهند و بلافاصله در دستگاه مستقر مي كنند.

اجزاي تشكيل دهنده دستگاه جويبار عبارتست از محفظه اي شيشه اي كه از صفحه اي مشبك كه محل استقرار گياهچه است، پمپ هواساز و لامپ مهتابي كه هوا و نور مورد نياز گياه را تامين مي كند، تشكيل شده است.

براي تطبيق پذيري در اين دستگاه، ريز گياهچه ها به مدت يك هفته با آب معمولي و در هفته دوم با محلول غذايي هوگلند كه غلظتي معادل 4/1 دارد تغذيه مي شوند و وقتي كه حجم ريشه ها زياد شد زماني است كه گياه آمادگي انتقال به گلدان را پيدا كرده است. همچنين دستگاه قابليت تنظيم هوا، نور و رطوبت را در مراحل مختلف رشد گياه داراست.

ايده ساخت چنين دستگاهي چگونه فراهم شد؟

ساليان پيش، گياه چغندرقند را گياهي حساس به آب مي دانستند، چون چغندر ريشه اي قندي داشته و آب زياد باعث مي شود كه عوامل بيماريزا و آفات به سمت ريشه پر از قند جلب شوند، محققان سالها با آزمايشهاي مختلف سعي كردند كه اين گياه را با شرايط كم آبي تطبيق دهند البته اين نظريه درست است، اما در آزمايشگاه كشت بافت موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه بذر چغندرقند كرج به يك صورت ديگر به اين مسئله توجه شد.

از آنجايي كه در كشت بافت گياهان، ريشه هاي توليد شده افشان است و در مراحل بعدي اين ريشه ها تبديل به ريشه هاي ذخيره اي مي شوند، بنابراين گياه در اين مرحله حساس به آبنيست، بلكه هر چقدر آب برايش بيشتر فراهم باشد، ريشه هاي افشان بيشتري توليد مي كند.

آزمايشات مختلفي در لوله هاي آزمايشگاهي پر از آب انجام شد تا اينكه در سال 1378 زمينه ساخت اين دستگاه براي اولين بار در ايران، در چارچوب اجراي پروژه ملي شماره 1242 برنامه ملي تحقيقات مصوب شوراي پژوهشهاي علمي كشور با همكاري دانشگاه علوم تهران و محققان آزمايشگاه كشت بافت موسسه فراهم شد و نتايج اين پروژه در قالب گزارش نهايي در سال 1380 منتشر شد و گزارش كوتاهي نيز در شماره 17 مجله چغندرقند نوشته شد.

 

وبسایت نخصصی رضا هاشمی

ادامه مطلب
1115
بازديد

نیاز آبی گیاهان

نیاز آبی گیاهان

به نوعی این عنوان را کاملا" رد کرده و می گوئیم نیاز غذائی گیاهان ، آب برای گیاهان همان جایگاهی را دارد که برای انسان و حیوان دارد ، درحالیکه انسان و حیوانات به آب نیاز دارند معمولا" نیاز آبی انسان و حیوانات مطرح نمی شود بلکه نیاز غذا مطرح است ، آب یک ترکیب شیمیائی است که ضمن حلال بودن ،تجزیه وبا سایر عناصر ترکیب می شود .در مواد غذاییانسان با مواد خشک ترکیب و قابلیت هضم ممکن می گردد .75% بدن انسان آب و 25% ماده خشک ، مقداری آب همواره در گردش و در مسیر سوخت و ساز و حفظ حیات میکروبی در دستگاه گوارش می باشد تا امکان جذب عناصر و مواد غذائی با درصدی رطوبت جهت استحاله و تجزیه فراهم آید .(کلیت اثرات آب در بدن انسان)

استحضار داشته باشید دقیقا" همین رویداد برای گیاه اتفاق می افتد ، خاک دستگاه گوارش گیاه است و رطوبت خاک باید در حدی باشد که بدون بوجودآمدن شرایط اشباع و شستشو ، زمینه فعالیت میکروبیولوژی خاک فراهم تا عناصر و مواد غذائی موجود استحاله ، تجزیه ، محلول، و توسط ریشه گیاه جذب گردد .

نقش مخرب آب در سیستم گوارش انسان باعث بروز مشکلات فراوان تا حد مرگ می شود و در گیاه نیز همین روند حادث می گردد و لذا نیاز آبی گیاهان عنوان مناسبی نیست ولی به دلیل معمول بودن آنرا بگونه ای دیگر تحلیل و تعریف می نمائیم .

نیاز آبی گیاهان را تابع تبخیر و تعرق پتانسیل دانسته که این نظریه باعث اعمال مقادیرآب غیر ضروری،بلکه مخرب به خاک می گرددکه این امرنه تنها باعث کاهش بهره برداری بهینه ازمنابع آببرای تولید بلکه زمینه کاهش شدیدمحصول نیزمی گردد .

تعریف فعلی نیاز آبی گیاهان بر اساس رژیم آبیاری است ،کمااینکه رژیم های آبیاری فعلی باعث اثرات تخریبی فراوان درخاک می گردد و ما به اشتباه آنرا نیاز آبی گیاه معرفی و آموزش می دهیم و زمینه گمراهی دانشجویان و کشاورزان را فراهم می کنیم .

توجه فرمائید : این روشهای آبیاری هستند که آب مصرف می کنند نه گیاهان و این رژیم های آبیاری هستند که اثرات ویران کننده و یا سازنده در خاک ایجاد می کنند

در روشهای فعلی آبیاری به دلیل اشباع خاک و عدم امکان جذب ، گیاهان از رشد بازمانده و انرژی زیادی را صرف خارج کردن آب اضافه خاک از طریق جذب و تعریق می نمایند تا خاک را که توسط ما اشباع گردیده به تعادل برسانند . متأسفانه نیاز آبی گیاهان را تابع تبخیر و تعرق پتانسیل اعم از تبخیر از سطح خاک و گیاه برشمرده و اعمال می کنند که با تغییر روش آبیاری از غرقابی به قطره ای مبنا را 75% یا 50% و یا هر عدد دیگری قرار داده و اعمال می نمایند ، درحالیکه علیرغم کاهش نسبی نسبت به آبیاری غرقابی بدلیل نوع حرکت مستقیم آب از سطح به زیر سطح باز هم اشباع در پروفیل های مختلف از جمله سطح ایجاد و ضمن تخریب ساختمانخاک و ایجادسله ، مانع از خروج گازهای مضر و تهویه مطلوب و پایداری جمعیت میکروارگانیسم ها و.... می گردد .

نیاز آبی که امروز مطرح است نیاز تابع است نه نیاز آبی گیاه ، نیاز تابع ، نیاز تابع تبخیر و تعرق پتانسیل نیست بلکه نیاز تابع رژیم آبیاری است ،

به عبارتی ساده ما با روش مثلا" آبیاری قطره ای مقادیری آب را در شعاع معینی اعمال می کنیم ، صرفنظر از اثرات آبیاری بر مواردی که قبلا" اشاره گردید سطح مشخصی از خاک را مرطوب می کند که این میزان رطوبت به تبع تبخیر از سطح خاک چه به دلیل دما یا باد از انتفاع خارج گشته و از طرفی به دلیل وجود سله در خاک به تبع صعود موئینه و اثر دمای محیط تا عمق معین خاک آب از زیر سطح به سطح آمده و تبخیر ادامه می یابد .

از طرفی به دلیل وجود نیروی ثقل مقادیری آب نیز بصورت نفوذ عمقی از دسترس خارج می گردد که این میزان تابع نیروی ثقل می باشد و از جهت سوم نیز همانگونه که اشاره گردید گیاه جهت ایجاد تعادل رطوبتی در خاک دست به اقدام زده و آب را از خاک خارج و توسط روزنه های اندامی به تعرق درمی آورد که تابع شرایط سخت گیاه است (تابع تبخیر از گیاه ) و مقداری نیز تابع نیاز واقعی گیاه است .

با عنایت به اینکه رژیم آبیاری باعث تبعیت های چهارگانه می شود و هر رژیم ابیاری باعث افزایش و یا کاهش اثرات تابع می گردد ، تغییرات میزان آب اعمالی در رژیم را با نگاهی خطا تابع تبخیر و تعرق پتانسیل فرض و اعداد 100% یا 75% تبخیر و تعرق و یا هر عدد دیگری در نظرگرفته و اعمال می نمایند .

این در حالیست که

1)آب را تابع انرژی محیط اعم از دما و باد قرار داده و نابود می کنند ، ( اثرات سوء بماند )

2) آب را تابع نیروی ثقل خود به عمق و یا شعاع غیرقابل بهره برداری می رسانند

3) آب را تابع تلاش گیاه برای بقا از طریق روزنه ها (صرف نظر از اثرات مخرب) به اتمسفر می فرستند، اثرات مضاعف تخریب به دلیل ایجاد رطوبت بسیار مضر در محیط مزرعه و باغ که به آن خواهیم پرداخت بماند. ما با روشهای فعلی آبیاری و ارائه فرمولهائی که خود بر اثر روش غلط تعریف کرده ایم ضمن نابودی منابع محدود آب ، زمینه تخریب هر چه بیشتر حیات خاک ،اتمسفرخاک ، ساختمان خاک ، موادغذائی خاک گردیده و مانع از پدیدار شدن قابلیت های نهفته در طبیعت گردیده ایم که به آن خواهیم پرداخت .

نتیجه می گیریم نیاز آبی گیاهان تابع تبخیر و تعرق پتانسیل نیست و نیاز غلط اعلام شده ، تابع رژیم آبایری بوده و این رژیم آبیاری است که تابعیت های چهارگانه را ایجاد نموده در حالیکه فقط یک تابع آنهم تابع نیاز خالص معیار است ، و باید بگونه ای روش آبیاری ایجاد کنیم که تابع نیاز خالص باشد و به همین دلیل افتخار می کنیم که می توانیم نیاز خالص را بعنوان نیاز واقعی در رژیم آبیاری تعریف کنیم ، رژیمی که بتواند نیاز واقعی گیاه و خاک به آب را تامین و تمامی عوامل بازدارنده در روند تعادل طبیعی خاک را حذف نماید ، اثری بر خاک و به تبع آن بر گیاه می گذارد که باعث ارتقاء تمامی خصوصیات و صفات ژنتیکی نهفته در گیاه گردیده و گیاه را به روند تکاملی مطلوب و طبیعی می رساند .

مواردی که در دستاوردهای طرح به آن اشاره گردیده از همین جا نشأت می گیرد .

از تمامی دست اندر کاران آبیاری در کشاورزی اعم از دانشجو ، اساتید کشاورزی مصرانه می خواهیم فراموش کنند معادلات خطائی را که جهت آبیاری بکار می برند ،

شاید خیلی سخت است برای کسانیکه تاکنون علم آبیاری را بر اساس معادلات خطا ترویج ، آموزش داده و بکار می بسته اند ، درک کنند که هیچ یک از علوم فعلی پایه و اساس در مقابل آورده های نوین علمی ندارد، بهتر است هر چه زودتر حقیقت را بپذیریم و در مقابل علم سر تعظیم فرود آوریم.

نیاز آبی تابع چندین فاکتور مختلف از جمله تبخیر و تعرق پتانسیل محیط می باشد کمااینکهتبخیر تعرق پتانسیل در مواردی بسیار کم و در مواردی کمترین تاثیری بر نیاز آبی ندارد ،

تحقیق کنید و به داده های دورانهای قبل که بر اساس تبخیر و تعرق پتانسیل میزان آب آبیاری تعیین می گردید توجه نکنید ، در مقالات تقدیمی با نمودارهای تعیین کننده نسبت کارآئی مصرف آب و مقایسه آن پی خواهید برد که اصولا" علم آبیاری ،خاکشناسی ،میکروبیولوژی ، فیزیولوژی گیاهی ، ژنتیک ، گیاه شناسی باید بازنویسی گردد و اصلاحات اساسی بر اساس داده های جدید صورت گیرد .

تصاویر زیر که از آزمایشات حرکت و میزان رطوبت دروش آبیاری زیر سطحی تهیه گردیده نشان می دهد: برای مثال دو لیتر آب دریک بافت خاک چه شعاعی را با چند درصد رطوبت ایجاد و حرکت رطوبت و تبخیر احتمالی و جذب گیاه در طی روزها اندازه گیری می گردد .

شعاع رطوبتی ناشی از اعمال 2 لیتر آب در خاک سنگین

در تصاویر فوق نمونه هائی چند از صدها آزمایش صورت گرفته بر روی چگونگی حرکت رطوبت نسبت به میزان آب اعمال شده را در سه خاک مختلف مشاهده می فرمائید . تعداد آزمایشات صورت گرفته بر روی حرکت رطوبت در خاک را بدون گیاه و با گیاه بر می شماریم و اشاره هائی از لزوم دقت و ظرافت کار علمی را به شما یادآوری می نمائیم تا استحضار یابید طی 20 سال چه کردیم و چه گذشت و چه بر سرمان آوردند و کجا هستیم ،

http://i33.tinypic.com/fwpyu1.jpghttp://i38.tinypic.com/v7cwg0.jpg

موارد فوق همانگونه که اشاره گردید بدون گیاه و جهت تعیین شعاع رطوبتی ، از جهات مختلف ، حرکت رطوبت به عرض ، حرکت رطوبت به عمق ، حرکت رطوبت به سطح ، چگونگی حرکت رطوبتی بعد از قطع آبیاری و اندازه گیری میزان رطوبت از خاک جدار سفال تا انتهای شعاع رطوبتی پس از آبیاری و اندازه گیری تغییرات 12 ساعت و 24 ساعت و 48 ساعت ،72 ساعت ، و 96 ساعت ، 120 ساعت ، 144 ساعت ،148 ساعت پس از قطع آبیاری سپس مقایسه میزان رطوبت خاک در ساعات فوق بین سه خاک مختلف و میزان آب باقی مانده در خاک پس از قطع آبیاری تا 10 روز و نیز تأثیر دمای محیط بر احتمال تبخیر و یا حرکت رطوبت در خاک و مقایسه پتانسیل خاک با دما جهت تبخیر و تکرار همین آزمایشات در محیط گلخانه که شرایط خاص خود را دارا می باشد ،انجام شد .

براساس داده های فوق این آزمایشات با گیاه انجام گرفت تا قابلیت جذب آب (و مواد غذائی) و اثر آن بر حرکت آب در خاک مورد بررسی قرار گیرد . این آزمایشات در مراحل مختلف رشد گیاه مورد بررسی قرار گرفته و ضمن بررسی حرکت ریشه در خاکهای مختلف و رعایت تغذیه آن ضمن تعیین دور آبیاری لازم ، نیاز خاک به آب را جهت تغذیه گیاه تعیین نمودیم .

به موارد فوق باید اثرات کودهای آلی را اضافه کرد ،صدها آزمایش با تکرارهای لازم و نسبت های مختلف با انواع کود آلی مورد بررسی قرار گرفته ، حال پس از انجام بیش از یکصد هزار آزمایش باید داده ها را مقایسه و اثر آن بر روی عملکرد محصول مورد بررسی قرار گیرد . و پس از بررسی عملکرد از جهت کمی محصول را نیز از بعد کیفیت بررسی نمودیم که این کیفیت شامل درصد ماده خشک و عناصر غذائی موجود در محصول می باشد .

 

وبسایت نخصصی رضا هاشمی

ادامه مطلب
961
بازديد

آبیاری

آبیاری

 

پس از كشت مزرعه عمليات داشت با انجام اولين آبياري ( خاك و آب ) شروع مي شود رطوبت خاك بدليل تبخير و تعرق محصولات قبلي و نيز كاربرد ادوات تهيه زمين كاهش يافته و بذر گندمبراي جوانه زني به رطوبت نياز دارد بنابراين پس از كشت ، آب اول و دوم گندم ضرورت داشته و انتظار براي بارندگي هاي فصلي صحيح نمي باشد. تعداد دفعات آبياري و مقدار آب در هر بارآبياري بستگي به آب و هواي منطقه و نوع و جنس زمين دارد

 

 

 

 

 

 

مراحل مهم آبياري در زراعت گندم

 

● جوانه زدن ( خاك آب ) دانه گندم براي جوانه زدن حدوداً به۵٠ درصد وزن خود نياز به آب دارد بنابراين چنانچه در اين مرحله آب در اختيار دانه قرار نگيرد گندم جوانه نمي زند.

● پنجه رفتن ( پنجه آب )

● ساقه رفتن ( ساقه آب )

● مرحله سنبله رفتن ( خوشاب)

● مرحله گل رفتن ( گل آب )

● مرحله دانه رفتن ( دان آب) آبياري درمرحله دانه بندي از نظر انتقال مواد غذايي برگها به دانه و در نتيجه افزايش عملكرد اهميت زيادي دارد

 

 

 

 

 

قطعه بندي زمين

آبياري در زراعت گندم خصوصا اولين آبياري از اهميت خاصي برخوردار است آب بايستي با سرعت ملايم و به صورت يکنواخت در سرتاسر مزرعه توزيع گردد تا باعث جابجايي بذور و شستشوي خاک نشود.

 

 

نكات مهم در قطعه بندي و آبياري

● طول قطعات جهت آبياري بر حسب بافت خاک و شيب زمين از ۱٠۰ تا ٢۰٠ متر متغير است.

● عرض مرزها حتي الامکان ضريبي از عرض کمباين باشد

● هر چه بافت خاک سبکتر و شيب زمين بيشتر باشد طول نوارها يا فاروها را بايد کمتر در نظر داشت و هر چه جريان ورودي آب در رديفها زيادتر باشد طول فاروها را مي توان بيشتر گرفت. بهتر است طول فاروها از ٢٠۰ متر تجاوز نکند.

● اگر شيب مزرعه زياد باشد مقدار آب ورودي قطعات بايد کم باشد و اگر شيب مزرعه کم باشد مقدار آب ورودي را بايد زيادتر در نظر گرفت.

● با استفاده از نهر مضاعف مي توانيم سرعت آب را در حد دلخواه کنترل کنيم.

بارندگي موثر حدود٢۰تا ٢۵ ميليمتر است که تقريبا مي توان آن را يک نوبت آبياري محسوب نمود.

از فاکتورهاي بسيار مهم در آبياري احداث نهر مضاعف است.هدف از احداث نهر مضاف اين است که آب بيشتري با سرعت کمتر براي جلوگيري از آبشوئي رديفهاي کشت شده وارد مزرعه شود.

احداث زه كش

براي جلوگيري از آب ماندگي و غرقاب شدن در انتهاي مزرعه بايستي در پايين مزرعه نهري جهت تخليه آب اضافي تعبيه نمود.

 

 

اثر تنش کم آبی

 

مرحله نمو گندم

 

تشکیل گیاهچه ضعیف

 

جوانه زدن

 

علاوه بر کاهش تعداد پنجه در این مرحله ریشه های ثانویه یا دائمی تشکیل می گردند که نقش اصلی و حیاتی در تغذیه گیاه دارند که در اثر وقوع تنش ضعیف خواهند بود.

 

پنجه زدن

 

کاهش تعداد سنبله و سنبلچه

ساقه رفتن

 

 

علاوه بر افزایش گلهای نازا در نتیجه آن کاهش تعداد دانه در سنبله است چون در این مرحلــهبرگ پرچـم

 

رشد می کند که در صورت بروز تنش با کاهـش سطح فتو سنتـــز کننده و کاهـش وزن هزار دانه را به دنبال خواهد گذاشت.

 

 

سنبله رفتن

 

 

عدم تلقیح گلها و کاهش تعداددانه در سنبله

 

گلدهی

 

چرک و لاغر بودن دانه ها و کاهش وزن هزار دانه

 

شیری شدن

 

 

 

وبسایت نخصصی رضا هاشمی

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد